1. آیا سئو و بازاریابی درونمایه با یکدیگر همکارند یا دشمن و متضاد هم به احصاییه میروند؟
2. آیا وقت قراردادن یا برای یکی، ما را از توجه به دیگری بازمیدارد؟ یا برعکس، پروا به یکی، تقویت دیگری را به پیگیری دارد؟
3. حد میانی سئو و بازاریابی محتوا چیست و چگونه میتوان آن را فهم کرد؟
پاسخ این است: SEO و Content Marketing (بازاریابی محتوا) در ساحل هم، کاملکننده هم و دوست یکدیگرند.
اما چه بسا بپرسید چرا؟
1. سئو و بازاریابی درونمایه باهم یکپارچهاند
برخلاف انگاشت عدهای که تردید میکنند سئو و بازاریابی محتوا جدا از هم و کاملاً متفاوت و متمایز از یکدیگرند ، این دو درهمتنیدهاند. سئو و بازاریابی محتوا به مقدار زیادی باهم همپوشانی دارند.
البته میانی سئو و بازاریابی محتوا تفاوتهایی هم هستی دارد و بهعبارتدیگر این دو را میتوان از هم متفاوت دانست – و حقیقت هم همین است - اما از این سخن نمیتوان چنین نتیجه گرفت که این دو باهم در تعارض و دشمنی هستند!
بهعنوانمثال، سئو اندک و فنیتر ولی بازاریابی محتوا گسترده و جامعتر است.
2. سئو و بازاریابی درونمایه رابطه مکمل دارند
رابطه بین سئو و بازاریابی درونمایه را از یک منظر دیگر هم میشود نگاه کرد: سئو درخواست میآفریند و بازاریابی محتوا به این تقاضاها پاسخ میگوید. واضح است که سئو بدون محتوا معنایی ندارد.
شما به واژهها، واژه ها کلیدی، مقالات، عکس و فیلم و . احتیاج دارید الی بتوانید حرفی از سئو به وسط آورید. به قول یک کارشناس، سئو یعنی واژه ها کلیدی، و بازاریابی درونمایه یعنی به کارگیری این کلمات کلیدی.
کلمات کلیدی، پژوهش در مورد آنها، بهینهسازی آنها و ردگیری این کلمات طلایی، سئو را تشکیل میدهد. حال استجابت به این سؤال که «چگونه میتوان از این واژه ها کلیدی بهرهگیری کرد؟» میشود بازاریابی محتوا.
تنها راه برای استفاده از واژه ها کلیدی این است که شما آنها را بهصورت راهبردی در محتوای خویش بهکارگیرید.
بیشتر بدانید: 10 نکته طلایی برای برگزیدن واژه ها کلیدی مناسب
3. سئو و بازاریابی محتوا درهمتنیدهاند
البته اگر دقیقتر نگاه کنیم، درمییابیم که سئو چیزی بیش از تولید محتوا، تارنگار نویسی و واژه ها کلیدی است. سئو یعنی بهینهسازی robots.txt، بهینهسازی متادادهها، به کارگیری تگهای مناسب و یک سری مسائل فنی ازایندست. این بهینهسازیهای فنی، شغل را برای بازاریابی درونمایه آسان میسازد. یعنی این بهبودها در خدمت ترویج مطالب و محتواهای سایت است و شفا تجربه کاربر را به دنبال دارد. به همین خاطر است که بازهم تأکید میکنم بستگی میانی سئو و بازاریابی درونمایه ناگسستنی است.
چند سؤال و جواب شیرین:
1. چرا شما میخواهید برای سایتتان یک sitemap قشنگ طراحی کنید؟
برای اینکه کاربران بهراحتی بتوانند محتواهای موردنظرشان را پیدا کنند.
2. چرا هدف دارید robots.txt را بهینه کنید؟
چون جستجوگرهای اینترنتی بتوانند بهتر در سایت شما بخزند و مطالب را ایندکس کنند.
3. چرا میخواهید از تگهای پسندیده در جای مناسب بهرهگیری کنید؟
برای اینکه بتوان محتوای سایت را به زیبایی مرتب کرد.
خوب همانطور که تماشا میکنید واقعاً نمیتوان مرز دقیقی وسط SEO و Content Marketing ( بازاریابی محتوا) ترسیم کرد.
اصولاً گوگل محتواهای جدید را دوست دارد، هرکس که با سئو سروکاری دارد، میداند محتواهای جدید بهسرعت ایندکس میشود و در صفحه استجابت جستجوگرها رتبه بالایی نسبت به محتواهای قدیمی و کمارزشتر، پیدا میکند. یک سئوی خوب یعنی بیرون دادن منظم و سازمانیافته محتوا. خارج دادن منظم و سازمانیافته درونمایه هم یعنی اینکه شما در حال بازاریابی درونمایه هستید، و این پیشه را بهخوبی اتمام میدهید.
نتیجهگیری
بازاریابی درونمایه یک فعل معلوم است با یک عملِ در حال انجام؛ یعنی اینطور نیست که شما یکبار آن را اتمام دهید و سایر تمام شود، بلکه فرایندی ادامهدار است و ادامه مییابد. بازاریابی محتوا و سئو دو بال یک پرندهاند.
درباره این سایت